بــوی کُنـْـدُر

مگر غیر این است که هر نوشته‌ای،بویی دارد؟

خاصیت ضد مچالگی

دوشنبه, ۶ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۱۲:۲۱ ب.ظ

« آلارم گوشیتو بزار واسه 8. یکی هم واسه 8:05. یکی دیگه برا 8:10. یکی دیگه هم برای 8:15. ساعت 11 بیدار شو. به خواب چرندی که دیدی فکر کن. بعد با خودت بگو من که قبلنا اصلا خواب نمی‌دیدم، چطور شده انقدر دارم خواب می‌بینم الان؟ شونه‌هاتو بنداز بالا و یه نگاه بنداز به صفحه گوشیت! ساعت 11 شد پس چرا؟ ولو شو رو تخت و از شدت قهقهه زدن شکمتو بگیر و به خودت بپیچ! زمان آخه خیلی سریع پیش میره! خنده‌دار نیست؟ یه لحظه گفتم چشمامو ببندم و بعد شد 11؟ یه وقت به سرت نزنه پرده‌ها رو بکشی! نور آفتاب حالتو به هم می‌زنه و کل روزتو به کثافت میکشونه! ای کاش به جای این پرده‌های پارچه‌ای، کرکره‌های فلزی داشتی! محشر میشد پسر! اتاق تاریکِ تاریک میشد. دیگه خبری از این نور لعنتی و سمج نبود که حتا از بین پرده‌های کشیده هم بتونه تاثیر خودشو بزاره! فردا امتحان داری. کار خوبی کردی که از سجاد کمک خواستی. زنگ زدی بهش و با اون صدای خش دار تازه از خواب بیدار شده‌ت گفتی که OR1 رو قبلا پاس کردی دیگه؟ سجادم شبش با موتور اومد دم خونه‌تون و کتابو ازت گرفت که بره یه نگاهی بندازه بهش ببینه چیکار می‌تونه بکنه! خب عادت داری این جور موقع‌ها پناه ببری سمت سجاد! یادته زمان راهنمایی و دبیرستان، هر موقع واسه یه گنده‌تر از خودت پرو بازی در‌می‌اوردی و اون میوفتاد دنبالت، پشت کی قایم می‌شدی که ازت دفاع کنه؟ یا مثلا یادته یه بار هوس کردی بری شورای دانش آموزی مدرسه؟ سجاد می‌رفت بالا سر همه و به زور کاری می‌کرد که اسمتو بنویسن رو ورقه‌ی رایشون! نتیجه‌ها اومد و شدی نفر دوم، با این که کسی اصلا نمی‌دونست تو هم کاندید شدی!

پنجره رو باز کن. اتاق دم گرفته. صدای ماشینا چقدر رو مخه! خب مگه چاره‌ای هم هست؟ بهار و تابستون مجبوری هم صداشونو تحمل کنی و هم دودشونو! حالا صدای ماشینا به درک! صدای داد و قال این کاسبا رو چیکار میشه کرد؟ لامصبا از دو کیلومتری با داد و فریاد با هم حرف می‌زنن! مخصوصا آخر شبا که می‌خوان ببندن و گورشونو گم کنن خونه‌شون! یکی‌شون از اون ور اون یکیو پشت سر هم صدا می‌زنه! یکی دیگه بی‌دلیل هار هار می‌خنده. یکی دیگه اتفاقای عجیب روزشو واسه اون یکی تعریف می‌کنه. یکی دیگه‌شون هی هندل می‌زنه و موتور روشن نمیشه که نمیشه. بعد یکی دیگه از اون ور داد می‌زنه:«پس این عتیقه هنوزم کار می‌کنه مگه؟ خدابیامرز بابابزرگت از پنجاه سال پیش رُسِشو کشیده! تو دیگه بیخیالش شو!» و بعد همه‌شون یه دفعه‌ای منفجر میشن و بلند بلند می‌خندن. هر کدومم یه مزه می‌پرونن که عقب نمونن یه موقع! آدم سالم بین‌شون نیست. 

حواست باشه امروز یه وقت مچاله نشی. آب زیاد بزن به صورتت. میگن خاصیت ضد مچالگی داره. مخصوصا اگه یخ باشه. هوا چه یه دفعه‌ای گرم شد! آمادگیشو نداشتی فکر کنم! یه روز از خواب بلند شدی و دیدی که چقدر گرمه! مسخره‌ست نه؟ شکل لباسات از اون روز به بعد کلا عوض شد. پنجره دیگه 24ساعت باز بود! صداها باز برگشتن. میگه پنجره که باز و هوا در جریان باشه، نمیذاره دیگه کپک بزنی! پنجره که بازه! پس چرا مگسا بیشتر شدن؟ اصلا مگه مگسا کپک دوست دارن؟ اصلا مگه بین باز بودن پنجره و کپک زدن رابطه‌ای هست؟ چرت گفته یعنی؟»

  • موافقین ۳ مخالفین ۰
  • دوشنبه, ۶ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۱۲:۲۱ ب.ظ
  • محسن

نظرات  (۴)

پنجره رو همیشه باز یذار تا هوا بیاد تو ...:)

پاسخ:
:)

اول ک خدا دوستت سجادو برات نگه داره..رفیق خووب نعمتییه**

دوم اینکه بازاریـا همشون اینجورین..شایدم این خاص فروشنده های ایرانیه...ولی شخصا محیط بین ادم های کف بازار(به قول خودشون) رو دوست دارم..ی جهانیه واسه خودددش!!!

خب تو کمربند افتابیم:/انتظار زیادیه گرم نشدن هوا!

اما واقعا یهویی بود:/من دلم هنوز اردیبهشت بارونی میخواد😂

پاسخ:
نمی‌دونم کمربند آفتاب چیه! هر چی که هست خدا لعنتش کنه:))

دارم نجوای فرهاد مهراد رو گوش می دم. پسر بهت حق می دم معتادش باشی.

پاسخ:
پس این اعتیاد عجیب، داره تو رو هم گرفتار می‌کنه!:)

هعیییی روزگار، یه رفیقم مثل سجاد نداریم که هوامونو داشته باشه

پاسخ:
:)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی