+ لذت خیره شدن به آسمون تاریک شب حتا با وجود صدای گوش خراش کولر همسایه بغلی و فکر کردن به آینده و روزایی که قراره بیان همراه با یه خوشبینی عجیب و غریب و شاید احمقانهای که فقط تو همین وقت شب میاد سراغت و به محض این که بخوابی و بیدار شی هیچ اثری ازش نیست و تو میمونی و واقعیتایی که تو طول روز دائما باهاشون روبرویی و هر لحظه ممکنه از پا بندازنت. واسه من این خوشبینیهای هر چند احمقانهی آخر شبی مثل یه نوع سوخت میمونه که شبونه میریزمش تو وجودم تا بتونم فردا بلند شم و تلاش کنم واسه زندگیم. جور دیگهای بلد نیستم زندگیو. راهی جز این ندارم.
++ تا 6 ماه آینده باید مهمترین تصمیمای زندگیم رو باید بگیرم. مضطربم و سردرگم! وضعیت جدیدی نیست البته! اضطراب شدید و بعضا بی دلیل که از بچگی یه بخش جدا نشدنی از وجود من بوده. سردرگمی هم که از وقتی پامو گذاشتم تو دانشگاه درگیرش شدم تا همین الان. عادت کردم به این وضعیت ترسناک ولی من دیگه نمیترسم.
+++ بدون فوتبال، زندگی من غیر قابل تحمله. بیصبرانه منتظر رسیدن 15 مرداد و شروع پریمیر لیگم. بازی افتتحایه هم که بین آرسنال و پالاسه! این فصل دیگه آرتتا باید هم لیگ اروپا رو ببره و هم تو جزیره حداقل سوم بشه! تیم تا این جا، بر خلاف چهار پنج سال آخر ونگر، یه یارگیری اصولی و درست و حسابی و طبق نیاز تیم داشته. ژسوس واسه فوروارد نوک یا حتا وینگر، فابیو ویرا واسه هافبک که البته مشخص نیست که آرتتا میخواد با یه هافبک دفاعی بازی کنه یا دو تا، اگر بخواد با دوتا بازی کنه احتمالا ویرا باید با اودگارد رقابت کنه و اگرم نه که احتمالا باید زوج اودگارد بشه البته با این پیش فرض که اسمیت رو رسما شده باشه یه وینگر! سالیبا هم که برگشته تا واسه دفاع مرکزی با بن وایت و گابریل رقابت کنه. الان بیشتر از همه به نظرم به تیلمانس نیاز داریم و نمیفهمم چرا آرتتا و ادو تمرکزشون رو گذاشتن رو مارتینز! البته واسه رزروِ تومیاسو هم باید فکری کرد و حداقل یه بازیکن ارزون قیمت و اقتصادی واسهش گرفت! فانتزی هم که از امروز شروع شد و مطمئنم که این فصل میترکونم من!
++++ یه سری عادتای جدید دارم واسه خودم میسازم.
+++++ فکر کردن به مرگ شده بخش جداییناپذیر از هر روز من و بابتش بینهایت خوشحالم. زندگی بدون "مرگ آگاهی" بیهودهترین و احمقانهترین شکل زندگیه! مرگ آگاهیه که میتونه به آدم دل و جرئت هر کاری رو بده. مرگ آگاهیه که میتونه هر تصمیمی که میخوای در طول روز بگیری رو به طور باور نکردنی بهتر و دقیقتر کنه. مرگ آگاهیه که میتونه جلوی خیل عظیمی از فکرا، کارا و تصمیمای احمقانهای که ممکنه تو طول روز بری سراغشون رو بگیره. مرگ آگاهی بهترین مسکنیه که میتونه درد بزرگترین غم و اندوهی که ممکنه هر لحظه بیاد سراغت رو کم کنه.
++++++ فردا صبح باید 5:40 پاشم و برم بیرون و تا میتونم بدوم پس فعلا شب بخیر!
- ۱ نظر
- ۱۴ تیر ۰۱ ، ۲۳:۳۱