بــوی کُنـْـدُر

مگر غیر این است که هر نوشته‌ای،بویی دارد؟

که چی؟

يكشنبه, ۲۰ تیر ۱۴۰۰، ۱۱:۰۷ ب.ظ

وقتی زور خودت به خودت نمیرسه! وقتی هر لحظه نگرانی که نکنه این حیوون وحشی‌ای که قایم کردی زیر پوست و خونت بالاخره یه روز بتونه در بره و خودشو آزاد کنه! وقتی اضطراب اینو داری که نکنه یه روز این عصبی بودنت کار دستت بده و بزنی یکیو نابود کنی! وقتی خواب می‌بینی که داری نزدیک‌ترین آدمای زندگیتو با دستای خودت میکشی و بعد از خواب میپری و از شدت ترس رو تختت میخکوب میشی و گیج و منگ به سقف نگاه می‌کنی! وقتی با خودت خیال پردازی کشتن این و اونو می‌کنی و به شدت هم از این کارت لذت میبری و به مرور معتادش میشی! وقتی روز به روز گوشت تلخ‌تر و سگ‌تر میشی، خب ادامه بدی که چی؟ یعنی نمی‌خوای بیخیال شی؟ تا تهش میخوای بری جلو؟ نمی‌ترسی از آینده؟ از اون موجودی که داری بهش تبدیل میشی؟ حالت از خودت بهم نمی‌خوره؟ اصلا چطور انقدر راحت به تمام این چیزا اعتراف میکنی؟

  • موافقین ۴ مخالفین ۱
  • يكشنبه, ۲۰ تیر ۱۴۰۰، ۱۱:۰۷ ب.ظ
  • محسن